چقدر سخته تو چشای کسی که همه عشقت رو ازت دزدید و بجاش یه زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زل بزنی و بجای اینکه لبریز از کینه و نفرت شی حس کنی که هنوزم دوسش داری ...
چقدر سخته دلت بخواد سرت روباز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده ...
چقدر سخته تو خیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیزی جز سلام نتونی بگی ...
چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هات رو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه که هنوزم دوسش داری ...
چقدر سخته گل آرزوهات رو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت آروم زیر لب بگی ...
گل من باغچه نومبارک!