چه کسی غیر از تو ...

و خدا حافظ اشک های تو و احساس من و بارش باران باشد!

چه کسی غیر از تو ...

و خدا حافظ اشک های تو و احساس من و بارش باران باشد!

رسم زمونه

 

عجب رسمیه رسم زمونه
قصه برگ و باد خزونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
کجاست اون کوچه
چی شد اون خونه
آدماش کجان خدا میدونه


بوتهء یاس بابا جون هنوز
گوشهء باغچه توی گلدونه
عطرش پیچیده تا هفتا خونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه

تسبیح و مهر بی بی جون هنوز
گوشهء طاقچه توی ایونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
 میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه

پرسید زیر لب یکی با حسرت
 از ماها بعدها چه یادگاری میخواد بمونه
خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه

 

نظرات 2 + ارسال نظر
نسترن دوشنبه 14 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:33 ب.ظ http://www.heaveneyes.blogfa.com

سلام
پس شما هم قبول دارین که زمونه به خیلی ها بد میکنه


این قسمتش واسم خیلی جالب بود:

پرسید زیر لب یکی با حسرت
از ماها بعدها چه یادگاری میخواد بمونه
خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه



راستی منم آپ کردم اگه بیایید خوشحال میشم

عابد یکشنبه 20 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:42 ب.ظ http://negaheman.blogsky.com/

سلام
ممنون که ما رو مورد عنایت خودتون قرار دادین .
یاد حدیثی افتادم ، تقدیم شما :

اگر مردم زیبایی معرفت حضرت حق را درک می کردند ، دنیا با تمام زیبایی هایش به اندازه مشتی خاک برای آنها ارزش نمی داشت .
( نقل به مضمون )

ما از این سرا روزی بالاخره رخت بر خواهیم بست ، پس چه خوب با کوله باری پر از معارف الهی از این جهان برویم .
یعنی بدانیم کیستیم ، از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت ...
خدای ما کیست ؟!
پیامبر ما کیست ؟!
عبادت برای چه ؟!
قلب چیست ، نفس چیست ، روح چیست ؟!
و خلاصه کلام اینکه اگر ما مثلا بی دین به دنیا می آمدیم ، آیا امروز بی دین نبودیم !
پس سعی کنیم پی حقیقت باشیم ...
سعادتمند شوی
ان شاء الله
بنده سراپا تقصیر
عابد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد